فرهنگ رانندگی

فرهنگ رانندگی

به نام خدا، وبلاگ حامی کمپین خط و کمپین 60
فرهنگ رانندگی

فرهنگ رانندگی

به نام خدا، وبلاگ حامی کمپین خط و کمپین 60

شما قضاوت کنید (تفاوت رانندگی در ایران و اروپا)

شما قضاوت کنید (تفاوت رانندگی در ایران و اروپا)

منبع : http://www.irannaz.com

لینک منبع : http://www.irannaz.com/news_detail_12353.html


شما قضاوت کنید (تفاوت رانندگی در ایران و اروپا)

شوخی نیست که یک ملت هر ساله، نزدیک سی هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند، چون دارد به سر کار، مهمانی، خرید و یا مسافرت می‌رود. تنها در دوران پس از انقلاب، دست کم هفتصد هزار قبر برای کشته‌های رانندگی حفر شده و دست کم پانزده میلیون نفر مجروح شده‌اند که شماری از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند…

همه قشرها از وزیر، وکیل و استاد دانشگاه گرفته تا ورزشکار، بازیگر، کارمند و کارگر هر از چندگاهی به سوگ یکی از همکاران خود می‌نشینند. مثل بسیاری از ما، شاید این از دست رفتگان مانند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین ابوترابی، مرحوم کریمی راد وزیر اسبق دادگستری، مرحوم آیدین نیکخواه بهرامی و مرحومه خانم گلدره گمان نمی‌کردند جان خود را در یک تصادف ناگهانی از دست بدهند.

 

به راستی ما را چه شده است که یکی از بی فرهنگ ترین مردم دنیا در رانندگی از آب درآمده ایم، به گونه ای که در کنار معرفی جاذبه‌های گردشگری در ایران، «هشدار جدی نسبت به رانندگی خطرناک ایرانیان» یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر کتابچه‌های راهنمای جهانگردان است؟ مگر ما چگونه رانندگی می‌کنیم که فیلم رانندگی و نیز نحوه عبور عابران در ایران، تبدیل به یکی از انواع کلیپ های پربیننده و خنده‌دار در اینترنت با صدها هزار بیننده شده و آبروی «ایرانی» را یکجا به حراج گذاشته‌ایم؟ هر چه هست ما اصلاح ناشدنی نیستیم، وگرنه ایستادن خودروها در پشت خط عابر پیاده و نیز بستن کمربند ایمنی، امروز در میان ما فراگیر نشده بود… .

به نظر می‌رسد، یک عامل اساسی که چنین ما را گرفتار کرده، این است که در ایران اساسا از آغاز کلمه «رانندگی»، نادرست معنا شده است…

رانندگی در دنیا، یک امر «جمعی» است، ولی در ایران یک امر «فردی» تلقی می‌شود. رانندگی در ایران یعنی «می خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم». پس رانندگان دیگر، «رقیب» من هستند و من نباید از رقبا عقب بمانم… هر فضای خالی که پیدا شد باید زودتر از دیگران آن را پر کنم.

چنین است که رانندگی ایرانی، یعنی «چپاندن خودرو یا موتور در اولین فضایی که خالی می‌شود»؛ یعنی «رفتن از هر راه ممکن نه از راه تعیین شده»؛ حاصل این نوع رانندگی چنین تصویری است.

 
هرچند اتومبیل سال‌هاست وارد ایران شده، اما تعریف رانندگی، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است.

«رانندگی صحیح»، نوعی مشارکت در یک امر جمعی است. این «جریان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد می‌رساند نه به اصطلاح «زرنگی» او. «رانندگی صحیح» که نوعی مشارکت در یک امر جمعی است، به معنای «هدایت خودرو خود در جای صحیح در بین خودروهای دیگر» است؛ بنابراین، این که خودرو فرد در بین دو خودرو جلویی جا می‌شود یا نه، تأثیری در نحوه رانندگی درست ندارد… وقتی در جامعه‌ای این نگرش به رانندگی حاکم باشد، یعنی هر کس پیش از آنکه به رسیدن به مقصدش بیندیشد، به دنبال مشارکت در حرکت جمعی خودروها باشد، این نظم در عمل چنین خود را نشان می‌دهد:

 
با این روش:
1. سرعت حرکت خودروها چند برابر می‌شود.
2. احتمال برخورد اتومبیل ها به شدت کاهش می‌یابد.
3. در صورت تصادف، با توجه به مسیر خالی در دو طرف، خودروهای پلیس و آمبولانس به سرعت به محل رسیده راه را باز می‌کنند.
4. در صورت پنچر شدن یا خرابی یک ماشین، به دلیل وجود فضای کافی راه بندان پدید نمی‌آید.
5. از همه مهمتر، رانندگان با اعصاب راحت رانندگی می‌کنند. دیگر لازم نیست که آنان در هر لحظه چهار طرف را مراقبت کنند تا مبادا سپر یا آینه اتومبیل کناری به اتومبیلشان برخورد کند یا از عقب کسی به آنها بزند… .

همچنین کسی که می‌خواهد در بزرگراه به راست بپیچد، از صدها متر جلوتر در مسیر تعیین شده قرار می‌گیرد و خالی بودن باند کناری، او را به قانون شکنی نمی‌کشاند. (البته اعمال شدید قانون نقش خود را دارد که محل بحث در اینجا نیست):

 
 
ترافیک در همه شهرهای بزرگ دنیا وجود دارد. وقتی بناست چند صد هزار یا چند میلیون نفر در ساعت معینی به سر کار بروند، خود به خود ازدحام پدید می‌آید؛ اما تفاوت ترافیک شهرهای بزرگ دنیا با ترافیک تهران این است که در کلان شهرها ترافیک باعث «دیرکرد» است اما در شهری مثل تهران چون رانندگی یک امر فردی است نه جمعی، ترافیک فقط موجب تأخیر نیست، موجب «کلافگی» و «خرد شدن اعصاب» هم هست…

اما پرسش مهم این است که برای اصلاح وضع موجود عملا از کجا باید آغاز کرد؟
برای روشن شدن مطلب باید توجه کرد که رانندگی ایرانی، اصطلاحات خاصی هم به دنبال آورده است که در کتاب های آموزش رانندگی هیچ کشوری اصلا «وجود ندارد»؛ اصطلاحاتی مانند «راه گرفتن» و یا «رد کردن». «راه گرفتن» یعنی جلوی دیگری را بگیر تا خودت بتوانی بروی. به دلیل نبود پاره‌ای مقررات در ایران (مثلا قانون حق تقدم هنگام گردش به چپ) مجبوریم تا می‌توانیم وسیله نقلیه خود را جلوتر و جلوتر ببریم تا خودرو مقابل چاره‌ای جز راه دادن به ما نداشته باشد.

همچنین «رد کردن» را وقتی به کار می‌بریم که خودرو خود را از فاصله بسیار نزدیک از کنار اتومبیل های دیگر یا پای یک عابر عبور می‌دهیم. پس در هر دو اصطلاح «راه گرفتن» و «رد کردن» که مختص به رانندگی ماست، معنای «نزدیک شدن شدید به خودروها یا عابران» نهفته است.

حال چرا بدون «راه گرفتن» و «رد کردن» نمی‌توان در ایران رانندگی کرد؟ نکته اصلی اینجاست: اساسا «رعایت فاصله» که عنصری بسیار اساسی در رانندگی است، در کشور ما هیچ جایگاه و تعریف مشخصی ندارد. اگر راننده سپرش را از یک میلیمتری زانوی عابر رد کند، تخلفی مرتکب نشده؛ اگر پشت چراغ قرمز اتومبیل ها پنج سانتیمتر از هم فاصله داشته باشند، قانون رعایت شده؛ وقتی یک موتورسیکلت با فاصله 30 سانتیمتر در پشت سر یک خودرو حرکت می‌کند، خلاف قانون مرتکب نشده و عملا تخلف به شمار نمی رود. باید حتما به اصطلاح «بخورد و صدا بدهد» تا اتفاقی افتاده باشد.

البته بنا بر قانون رانندگان موظفند «فاصله ایمن» را رعایت کنند، ولی این از همان کلی گویی هایی است که مصادیقش نه تعریف و نه به مردم آموزش داده شده است و نه رعایت نکردن آن به چشم کسی می‌آید، زیرا همه عادت کرده ایم چفت در چفت یکدیگر حرکت کنیم…

برای اینکه ببینیم جزییات رعایت فاصله چگونه در دیگر کشورها یک به یک به رانندگان آموزش داده شده و چگونه اعمال قانون می‌شود، مناسب است نمونه‌هایی در اینجا آورده شود.

وقتی سرویس مدرسه برای پیاده و سوار کردن دانش آموزان توقف می‌کند، خودروهای پشت سر موظف به رعایت فاصله 20 متری هستند (عکس زیر از آیین نامه رانندگی یک کشور خارجی است). تخطی از این قانون حتی برای نخستین بار، علاوه بر 400 دلار جریمه، تعلیق گواهینامه برای شش ماه را در پی دارد.

 
هنگام گردش به راست، حق با عابر است و راننده باید حدود دو متر از خط عابر فاصله بگیرد. به خاطر اعمال قاطعانه این قانون است که این عابر (عکس زیر) چنین آسوده عرض خیابان را طی می‌کند. او به روبه‌رو نگاه می‌کند نه به خودرو، زیرا می‌داند سپر اتومبیل از دو متری به او نزدیکتر نخواهد شد:
 
حال تا اندازه‌ای معلوم می‌شود که چرا در کشور ما این مقدار تصادف رخ می‌دهد و چرا بیشترین کشته‌ها در میان عابران پیاده در ایران یا «سالمند» هستند و یا «کودک»؛ تا کسی حرکات شبه آکروباتیک بلد نباشد، نمی‌تواند خود را از اتومبیل ها و موتورسیکلت هایی که چفت در چفت یکدیگر و با فاصله سانتیمتری و گاهی میلیمتری از کنار عابران می‌گذرند نجات دهد.

بنا بر آنچه گفته شد، نقطه آغاز اصلاح رانندگی در ایران، آموزش فاصله گرفتن از یکدیگر است؛ چه فاصله خودرو از خودرو که با حرکت بین خطوط حاصل می‌شود و چه فاصله گرفتن عابر و خودرو از یکدیگر، و چه فاصله گرفتن از خودروهای امداد… .

نکاتی درباره کاستی‌های رانندگی در ایران بسیار است. از جمله:
ـــ در کشوری که بالاترین کشته را در تصادفات می‌دهد، یک کارخانه خودروسازی اجازه می‌یابد که پرفروشترین و در عین حال آسیب پذیرترین خودرو کشور را بدون کیسه هوا و ABS و لوازم ایمنی دیگر روانه بازار کند. این نشان می‌دهد که رانندگی و کشته هایش هنوز برای برخی سیاستگذاران تبدیل به یک دغدغه اساسی نشده است.

ـــ نباید برخی عجولانه نحوه عجیب رانندگی در ایران را با اموری چون چند برابر ظرفیت بودن شمار خودروها یا تنگ بودن برخی معابر توجیه کنند. البته به دنبال حل این مشکلات هم باید بود اما اینها تنها می‌توانند دلیل «ترافیک» باشند، نه دلیلی برای رانندگی بی‌قانون رانندگان یا عبور بی‌قانون‌تر عابران. از این روست که نحوه رانندگی، در شهرهای کوچک هم یک معضل است.

ـــ از تابلوهای ورود ممنوع و یکطرفه که بگذریم تابلوها نقشی در رانندگی شهری ندارند. مثلا تابلوی «ایست» در ایران کاملا بی معناست و این نقش به سرعت گیرها واگذار شده است در حالی که با توجه به شرایط محیطی هر کوچه و نیز خیابان، تابلوهای حداکثر سرعت باید لااقل در ابتدای آنها نصب شود… ما با تکیه بر ذکر حداکثر سرعت شهری در آیین نامه، همه کوچه‌ها و خیابانها را به امان خدا رها کرده ایم و هر کس زورش رسیده یک سرعت گیر سیخی یا میخی و غیر آن با ارتفاع دلبخواهی در کوچه خودش قرار داده است…

ـــ از چند انیمیشن که بگذریم رسانه ملی آموزش مصداقی رانندگی را مورد توجه قرار نداده است. کاش برنامه‌هایی مانند «سفر به خیر» که غالبا به کلی گویی می‌گذرند طریق درست و نیز خطاهای رایج رانندگی را قدم به قدم به مردم یادآور می‌شدند. گاهی چند آموزش تصویری (مانند مورد زیر) می‌تواند از ده ها توصیه گفتاری در بهبود اوضاع کارسازتر واقع شود:

 
ـــ با وضعی که در آن هستیم، آموزش رانندگی آنقدر اهمیت دارد که اگر رسانه ملی هر روز برنامه‌های شش شبکه تلویزیون را همزمان قطع کرده و چند ثانیه‌ای به این آموزش ها اختصاص دهد کاری عادی انجام داده است.

ـــ تصور بسیاری از ما از تصادف شدید، دو ماشین له شده است و بس. شاید اگر با هشدار قبلی تصویر بانوی بارداری که با صورت خون آلود در میان آهن پاره‌ها گرفتار شده و فریاد می‌زند و یا تصویر کودکی که با کیف مدرسه به گوشه‌ای ازخیابان پرتاب شده نمایش داده شود، کمی از بلای «تعجیل برای هیچ» که در رانندگی و غیر رانندگی مانند بختک به جان ما ایرانیان افتاده، رهایی یابیم… .

بین خطوط برانیم، چرا و چگونه؟

نگارنده: مهندس مهدی مشک سار

لینک دانلود


مقدمه
سالهاست که مشکلی ما را به شدت آزار می دهد. وقت ما را تلف می کند و ذهن مان را آنقدر به خود مشغول و خسته می کند که تاب و تحمل کوچکترین حرفی را نداریم و از کوره در می رویم. ترافیک سنگین، مشکلی است که بدون آنکه بدانیم، در حال از پای در آوردن ماست. درست مثل قورباغه ای شده ایم که آرام آرام در حال آب پز شدن است و حتی به ذهنش نمی رسد که می تواند از آب جوش خود را نجات دهد و زنده بماند.
اگر زمانی را که در شهر های پر جمعیت در ترافیک سنگین از دست داده ایم را کار می کردیم، شاید اکنون یکی از ثروتمند ترین ها بودیم. اگر این زمان را صرف تفریح و شاد بودن کرده بودیم، مطمئنا اکنون موهای سفید و چین و چروک های صورت مان بسیار کمتر بود . اگر به حقیقت تاثیر منفی استرس و عوامل روحی و روانی بر روی سلامت جسم و روان اعتقاد داشته باشید، مطمئنا تصدیق می کنید که اگر بتوانیم با استرس کمتر رانندگی کنیم و مدام نگران برخورد با خودرو های دیگر نباشیم، مدت زمان بیشتری می توانیم سلامت جسممان را هم حفظ کنیم. چون قصد ندارم که از این نوشتار کتابی قطور ارائه دهم و از طرفی همگان ، حتی اگر در ظاهر منکر محاسن خوب رانندگی کردن هم باشند، می دانند که رانندگی اصولی بسیاری از مشکلات فعلی ما را حل می کند، مقدمه این نوشتار را طولانی نمی کنم؛ هرچند اگر بخواهیم در این مورد بنویسیم و بگوییم، شاید ده ها صفحه را به راحتی بتوان سیاه کرد و ساعت ها درباره آن سخن گفت.
چندی پیش مصاحبه مدیر محترم یکی از کانال های معروف در زمینه رانندگی بین خطوط را از رادیو گوش می کردم. یکی از سوالات مجری برنامه از ایشان این بود که آیا شما خودتان همیشه بین خطوط رانندگی می کنید؟ و جواب ایشان به نظرم خیلی قانع کننده نبود. اشاره ایشان به این حقیقت بود که سایر رانندگان اجازه رانندگی بین خطوط را نمی دهند. البته این حقیقت انکار ناپذیر است که خوب رانندگی کردن، کاملاً یک حرکت و کار گروهی است. اما ایمان دارم که اگر چند روش ساده را بکار ببریم، به راحتی می توانیم بین خطوط رانندگی کنیم؛ چنانچه پانزده سال است که شخصاً بین خطوط رانندگی می کنم و هیچ راننده ای نتوانسته من را مجبور به رانندگی از روی
خطوط نماید. همان موقع بود که تصمیم گرفتم این چند مورد ساده را که به تجربه و البته با منطق و بازدیدها یی که از چند کشور پیشرفته داشته ام، را به رشته تحریر درآورم. شاید عزیزانی با خواندن و البته بکار بستن آنها بتوانند بین خطوط رانندگی کنند و معتقدم اگر یک سوم رانندگان با اعتقاد راسخ، خود را ملزم به رانندگی بین خطوط بدانند، رانندگی از روی خطوط بی معنی خواهد شد و به طور خودکار، همه از بین خطوط رانندگی خواهند کرد. این موضوع را در بسیاری از مواقع با مشاهده رانندگی خودرو های اطرافم ، بار ها آزموده ام.در نوشتار حاضر، در ابتدا به صورت خیلی مختصر به چرایی رانندگی بین خطوط خواهیم پرداخت و در فصل بعدی، به راهکار های ساده ای خواهیم پرداخت که با کمک آنها بتوانیم بین خطوط برانیم و بین خطوط بمانیم و در مجموع رانندگی اصولی و بهتری داشته باشیم

چرا باید بین خطوط برانیم؟
شاید زیاد نیازی به وجود این فصل در این نوشتار نباشد و البته تاکید اصلی هم بر چگونگی رانندگی بین خطوط بوده و هست . چراکه به نظرم هر راننده ای به خوبی از مزایای رانندگی در بین خطوط آگاه است و می داند که اگر همه رانندگان از بین خطوط برانند، چقدر آسوده تر و با آرامش بیشتری رانندگی خواهیم کرد، تا چه اندازه می توان از رانندگی لذت برد، خودرو های امدادی چقدر سریعتر به مقصد خواهند رسید، چقدر زمان کمتری را در ترافیک خواهیم گذراند، تا چه میزان در مصرف سوخت صرفه جویی می گردد، چه میزان از تصادفات و خسارات بی مورد جلوگیری خواهد شد و ده ها مورد دیگر که مطمئنم از ذهن همه رانندگان می گذرد.
روزی را تصور کنید که از خانه بیرون می آیید و می بینید که همه رانندگان قوانین راهنمایی و رانندگی را به درستی و تمام و کمال رعایت می کنند. چنین روزی برای شخص من که آرزو است و مطمئنم که آرزویی است دست یافتنی! همه خودرو ها کاملاً بین خطوط می رانند، همه برای منحرف شدن از بین خطوط موجود، راهنما می زنند و رانندگان دیگر بجای راه ندادن به آنها، از سرعت خود می کاهند تا آن راننده بتواند خودرو خود را به فضای بین خطوط و جلوی آنها هدایت کند. در چنین روزی هیچگاه دلهره نخواهید دا شت که فا صله جانبی خودرو شما با خودروی دیگر خیلی کم شده و جایی برای فرار از سم ت دیگر هم برایتان باقی نگذاشته اند و ناگزیر از تصادفی هستید که اگر درآن خسارت جانی و بدنی نبینید، حداقل وقت و پولتان را تلف می کند! شاید اگر تصور کنیم فردی که در یک آمبولانسِ گرفتار شده در ترافیک سنگین با مرگ دست و پنجه نرم می کند، یکی از عزیزترین افراد زندگی ماست، دیگر هیچوقت خط اضطرار را برای چند دقیقه زودتر رسیدن و شاید به نظر خودمان زرنگی کردن! اشغال نکنیم. چگونه بین خطوط برانیم؟ هر راننده ای که حتی یک بار تلاش کرده باشد که بین خطوط رانندگی کند، این موضوع را تصدیق خواهد کرد که سایر رانندگان، اجازه این کار را نمی دهند و با نوع رانندگی و باوری که دارند، حتی اگر خیلی تلاش به رانندگی در بین خطوط داشته باشید، ممکن است نتیجه آن، تصادف و گرفتاری های بعدی آن باشد. با وجود این مساله، اگر چند تکنیک ساده را رعایت کنیم، خیلی راحت تر خواهیم توانست با کمترین مشکل بین خطوط برانیم. در ادامه، چند ترفند را با هم مرور خواهیم کرد.

بین هر دو خط، تنها یک خودرو
به طور حتم، این مورد با اهمیت ترین موردی است که باید جهت رانندگی بین خطوط در نظر گرفته شود. این موضوع از چند جهت حائز اهمیت می باشد که تمامی موارد مهم در آن باید مد نظر قرار گیرد. اولین مورد این است که مهم نیست فاصله بین خطوط چقدر می باشد؛ تنها مساله مهم این است که تحت هر شرایطی نباید بیش از یک خودرو بین دو خط قرار گیرند. بسیاری از رانندگان، در سرعت های پایین و ترافیک سنگین، این موضوع را به طور کلی فراموش می کنند و خودرو خود را در کنار خودرو موجود بین دو خط جای می دهند. اگرچه که خط کشی اصولی گذرگاه ها می تواند به طور چشم گیری از ایجاد این خطای رانندگی پیشگیری کند، اما حتی اگر بین دو خط جای چندین خودرو هم باشد، ورود خودرو دوم یک خطای رانندگی است و نباید اتفاق بیفتد. برای جلوگیری از بوجود آمدن این خطا، اول باید مراقب باشیم که خودمان مرتکب این خطا نشویم و در ثانی باید به گونه ای رانندگی کنیم که در حالت عادی جایی برای ورود خودرو دوم بین دو خطی که خودروی ما بین آنها در حرکت است، نباشد. در حقیقت، کنار رفتن و به اصطلاح راه دادن به خودروی دیگر در ترافیک سنگین، نه مرام و معرفت است و نه مردانگی و القابی از این قبیل! تنها یک خطای رانندگی است و آن هم از بزرگترین خطا های ممکن. تنها در یک صورت شما موظفید خودروی دیگری را در کنار خودرو خود پذیرا باشید و آن هم زمانی است که صدای خودرو امدادی و یا پلیس را می شنوید. در این صورت باید بسته به موقعیت خودرو امدادی به منتها الیه چپ یا راست متمایل شوید و به آن اجازه عبور دهید.

عبور از خط اضطرار ممنوع!
طراحی معابر یاید به گونه ای صورت پذیرد که حداقل دو متر از عرض معبر به خط اضطرار تخصیص یابد. خط اضطرار علاوه بر اینکه جهت عبور وسایل نقلیه امدادی مورد استفاده قرار می گیرد، جهت توقف موقت خودرو های دارای اشکال فنی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. همانطور که ملاحظه می کنید، در صورت خالی باقی گذاشتن خط اضطرار، این خط باعث روان تر شدن ترافیک و جلوگیری از ایجاد گره ترافیکی می گردد. اما در صورت عبور از این باند به طور معمول، نه تنها کمکی به روانی ترافیک نمی کند، بلکه خود تبدیل به معضلی بزرگ می گردد. به این صورت که با اضافه کردن یک باند، در اولین تقاطع ورودی، باعث ایجاد گره ترافیکی شده و ترافیک سنگینی را ایجاد می نماید. باید مراقب باشیم که هیچگاه و تحت هیچ شرایطی وارد خط اضطرار نشویم. حتی اگر خیلی عجله داریم و باند اضطرار به شدت وسوسه کننده است. همیشه به یاد داشته باشیم که انسانها از قانون طبعیت می کنند و خود را تسلیم قانون می دانند و دنبال دیگران رفتن ، تنها در در کوه و صحرا و بین گوسفندان مجاز است. پس اگر دیدیم که راننده ای مقابل چشمان ما از باند اضطرار عبور می کند، سطح خود را پایین نمی آوریم و قانون را رعایت می کنیم. چون ما گوسفند نیستیم ! متاسفانه در این مورد ما نمی توانیم از ورود سایر خودرو ها به خط اضطرار جلوگیری کنیم و این کار باید با نصب دوربین های ثبت تخلف توسط پلیس انجام شود. مطمئنا سختگیری پلیس در ثبت و اعمال جرائم رانندگی، باعث می شود افرادی که قانون را رعایت می کنند، احساس نکنند که چیزی را از دست داده اند و همچنین قانون گریزان و خلاف کاران، احساس زرنگی نخواهند کرد.

باند اشغال را بشناسیم!
اگر خودرویی قسمتی از یک باند را اشغال کرده است، کل آن باند را اشغال شده فرض کنیم. در این صورت مجاز نیستیم وارد باند اشغال شویم. در چنین مواردی باید به خودروی اشغال کننده باند مجال دهیم تا یا باند را به طور کامل اشغال کند و یا باند را به طور کامل آزاد نماید. مهم ترین زمانی که باید از این قاعده استفاده کنیم، در زمان ورود خودرو ها از فرعی به گذرگاه اصلی است. در این موقعیت، اشتباه ترین حرکت ممکن، جای گیری در کنار خودرویی است که در ترافیک سنگین و یا نیمه سنگین وارد گذرگاه اصلی می شود. و حرکت صحیح، استفاده از ترمز و راه دادن به خودرویی است که از باند فرعی وارد شده و قسمتی از باند را اشغال کرده است. این نکته را نباید فراموش کنیم که طبق قوانین فعلی، حق تقدم با خودرویی است که در گذرگاه اصلی در حال عبور است و طبعا این خودرو می تواند از حق خود استفاده کرده و به خودرویی که از خط فرعی قصد ورود دارد، راه ندهد. ( این قانون اشکالاتی دارد و در بسیاری از کشور ها جایگزین مناسب تری پیدا کرده است) اما یکی از نکاتی که شاید در کمتر فرهنگی تعریف شده باشد، اولویت دادن به دیگران در عبور از در می باشد که در فرهنگ ما به شدت رایج است. اما اصلا مشخص نیست که چرا اثری از این فرهنگ صحیح در رانندگی ما به چشم نمی خورد. اما اگر سعی کنیم کمی از خود گذشتگی در رانندگی هم داشته باشیم، خواهیم توانست رانندگی بسیار با آرامش تر و
ترافیک روان تری داشته باشیم. در مثال بالا، راه حل درست، استفاده از تکنیک زیپ می باشد که در ادامه توضیح داده می شود.

قواعد تغییر باند را رعایت کنیم
رعایت قواعد تغییر باند در رانندگی بین خطوط بسیار مهم است. متاسفانه این قواعد در رانندگی فعلی ما ایرانیان نه تنها جایی ندارد، که به طور کلی شناخته شده هم نیست. بارها رانندگانی را دیده ام که از راه رانندگی امرار معاش می کنند اما با این قواعد کاملا بیگانه بوده اند و حتی برخی قواعدی اشتباه را برای خود فرض می دانستند. در این جا، به مرور این قواعد می پردازیم و سعی خواهیم کرد که در رانندگی خود از آنها عدول نکنیم. اولین موضوعی که باید در نظر داشته باشیم این است که اولویت و حق تقدم با خودروی سمت چپ است. به این ترتیب، در صورتی که ما خودروی سمت راست هستیم و مشاهده می کنیم که خودروی سمت چپ راهنمای راست می زند، موظفیم که سرعت را کم کنیم و به آن خودرو اجازه اشغال باند را در مقابل خود بدهیم. برخی فکر می کنند که اگر تمایل به راه دادن نداشته باشند، می توانند به خودروی سمت چپ راه ندهند که این طرز فکر کاملا اشتباه بوده و تخلف محسوب می شود. از این موضوع مهمتر اینکه سبقت از راست در هر صورت ممنوع است و در صورتی که سبقت از راست خودرویی باشد که راهنمای راست می زند، می توان گفت که خلاف مضاعف اتفاق افتاده و عامل بسیاری از تصادفات همین مورد می باشد. بنابراین اگر در حال حرکت از باند منتها الیه راست می باشیم، موظفیم به تمام خودرو هایی که راهنمای راست می زنند راه بدهیم و با ترمز به آنها اجازه اشغال باند و در فضای جلوی خودروی خود بدهیم. در صورتی که قصد سبقت از آن خودرو را داشته باشیم، باید بعد از اشغال باند توسط آن خودرو، راهنمای چپ بزنیم و در صورت خالی بودن باند چپ، از آن خودرو سبقت بگیریم. از سوی دیگر، با توجه به اینکه حق تقدم با خودروی سمت چپ است، در صورتی که خودروی ما در سمت راست قرار گرفته و به هر دلیلی تمایل به اشغال باند سمت چپ داریم، باید تمایل به تغییر باند را به اطلاع خودروی در حال حرکت در باند چپ برسانیم ( با استفاده از راهنما) و در صورتی که راننده این خودرو اجازه اشغال باند را به ما داد، ما می توانیم با احتیاط، باند سمت چپ را اشغال و در جلوی خودروی مذکور جای گیری کنیم. البته در اینچنین موقعیت هایی است که باز هم کمی از خودگذشتگی و انسانیت جایگاه خود را در رانندگی نشان می دهد.

 استفاده از تکنیک زیپ در تقاطع های همگرا
 شاید یکی از بحرانی ترین مواقع در هنگام رانندگی، زمانی باشد که ما در مسیر مستقیم در ترافیک سنگین در حرکت هستیم و در حال نزدیک شدن به یک تقاطع همگرا می باشیم که در آن یک یا دو ردیف اتومبیل در حال ورود به بزرگراه یا جاده اصلی می باشند. در حال حا ضر، اتفاقی که می افتد این ا ست که ما شین های در حال حرکت در م سیر ا صلی، به چپ متمایل می شوند و اتومبیل های ورودی نیز یک ردیف جدید را تشکیل می دهند و کلاً رانندگی بین خطوط را فراموش می کنند. چاره کار در چنین مواقعی این است که اتومبیل های در حال حرکت در لین کند رو مسیر اصلی، اندکی از سرعت خود بکاهند و یکی در میان به خودرو های مسیر فرعی ورودی ، اجازه جای گیری در مسیر (لین) کند رو را بدهند. این جای گیری، کاملاً مشابه جای گیری دندانه های زیپ لباس در هنگام بسته شدن می باشد. در صورت استفاده از این تکنیک، هیچگاه انحراف به چپ پیش نخواهد آمد و رانندگان نیز ناچار به راندن از روی خطوط و افزایش تعداد ردیف های خودرو نمی شوند. البته این مورد پیش نیازهایی دارد که یکی از مهمترین آنها، یک ردیف بودن خودرو های ورودی به مسیر اصلی می باشد که متاسفانه بسیاری از مواقع رعایت نمی گردد و در حقیقت، بیش از یک خودرو بین دو خط مسیر ورودی قرار دارند که کار را بسیار پیچیده می نماید.
منبع : khatcampaign@

چرا ما صف نمی ایستیم؟

ظاهر صف مثل باطن صف مهم است. افراد با فرهنگ صف می ایستند و بین خطوط رانندگی می نمایند.

چرا ما صف را در نانوایی، سوار شدن به اتوبوس و در رانندگی رعایت نمی نماییم؟

عدم حرکت بین خطوط خود معادل عدم  رعایت صف  خودروها است.

تا کی؟ تا کی؟ تا کی؟

بیایید از امروز شروع نماییم!!!


http://s8.picofile.com/file/8321183776/Campaign_961217_1.jpg


منبع: khatcampaign@